برخلاف تصور رایج، مردم عصر حجر به مراقبتهای شخصی خود اهمیت میدادند؛ و از روشهای خلاقانهای برای کوتاه کردن ریش و موهایشان استفاده میکردند.
مجله اینترنتی باستان شناس : در طول تاریخ، انسانها همواره تلاش کردهاند که بهترین ظاهر را داشته باشند. برای والدین ما، این به معنای لباسهای لیکرا و انتخابهای مد مشکوک با رنگهای نئون بود؛ اما برای نیاکان ما در قرون وسطی، ممکن بود به معنی گذاشتن کلاهی با شاخهای عظیم یا نمایش پاها و باسن در شلوارهای تنگ باشد.
اما برای انسانهای نوسنگی و دوران پارینهسنگی، چنین نوع پوششی در اولویت نبود — یا دستکم ما معمولاً اینطور فرض میکنیم. وقتی به انسانهای اولیه یا همان «آدم غارنشین» فکر میکنید، احتمالاً تصویری از فردی کثیف، با موهای ژولیده، لباس زیر پشمی، نیزهای ابتدایی در دست و تنها سه دندان در دهان در ذهنتان نقش میبندد.
اما این تصویر احتمالاً کاملاً دقیق نیست. همانطور که جودیت برمن، انسانشناس، در سال ۱۹۹۹ اشاره کرد، ما هیچ مدرک مستقیمی از مدل مو، رنگ پوست یا لباسهای مربوط به دوران پارینه سنگی نداریم. برمن میگوید: «میتوانیم فرض کنیم که نئاندرتالها، در دوران سخت یخبندان که در آن زندگی میکردند، فرصت یا انگیزه کمی برای مرتب کردن موهای خود داشتند […] اما این حدس و گمان محض است و مبتنی بر دادهها نیست.»
در واقع، دلایل کاملاً خوبی وجود دارد که باور کنیم عکس این موضوع صادق است. خب، روال مراقبت از مو در عصر حجر چگونه میتوانست باشد؟
آنچه در این مقاله می خوانید
- مردم دوران پارینه سنگی به موهای خود اهمیت میدادند
- پس چطور این کار را کردند؟
- یک مسئله پیچیده
مردم دوران پارینه سنگی به موهای خود اهمیت میدادند
عصر حجر به طرز شگفتآوری دوران باشکوهی بود. نئاندرتالها با آرایشها و زیورآلاتی در سبکِ اولیهی گلم راک در میان دیگران ظاهر میشدند، و مرد یخی اوتزی، پیش از آنکه سرزمینش حتی وارد عصر برنز شود، مقدار قابل توجهی خالکوبی داشت.
بنابراین، اینکه نیاکان باستانی ما موهای خود را هم حالت میدادند، چندان دور از ذهن نیست — بهویژه که دلایل منطقی زیادی برای این کار وجود داشته است. در وهله نخست، مو چیزی است که همه دارند: برای داشتنش نیازی به تلاش خاصی نیست — خودش از سر، صورت یا نقاط دیگر بدن درمیآید، حتی اگر نخواهید! و در مقایسه با دیگر ویژگیهای ظاهری، نادیده گرفتن آن میتواند مشکلساز باشد: اگر با آخرین روندهای مد همراه نباشید، ممکن است یک قرار ملاقات شبانه بین نئاندرتالها و هومو ساپینسها را بیخیال شوید.
پژوهشگرانی از مرکز نوآوری ژیلت (ریدینگ، انگلستان) و شرکت پراکتر اند گمبل، شامل کوین کَولی، کریستینا واناوستهایز، جیلیان مکفیت و کیت اِرتل، در سال ۲۰۱۵ نوشتند: «برای نیاکان غارنشین ما، کوتاه کردن موها احتمالاً بیشتر کاربردی بوده تا زیباییشناسانه. مو میتوانست نقطهای اضافی برای گرفتن دشمن در نبرد باشد، آلودگی و خردهغذا را به خود بگیرد و میزبان حشرات و انگلها شود.»
در نتیجه، حداقل ممکن است بخواهید موهایتان را کوتاه و تمیز نگه دارید — و ما شواهدی داریم که نیاکان ما واقعاً این کار را میکردهاند. نقاشیهای دیواری مربوط به ۳۰ هزار سال پیش انسانهایی را نشان میدهند که ریش ندارند؛ همچنین مجسمههای آن دوران — مانند «ونوس»ها — جزئیاتی را به تصویر میکشند که احتمالاً نشاندهنده حالت دادن به موها هستند، هرچند که فهم دقیق منظور هنرمند باستانی کار آسانی نیست.
جودیت برمن نوشته بود: «اگر بهطور خاص به موها نگاه کنیم، میتوانیم ببینیم که حالتدار شدهاند. مشهورترین تندیس ونوس، یعنی ونوس ویلندورف، به نظر میرسد که یا از تور مو استفاده کرده یا مدل موی بسیار تزئینشدهای دارد. و ونوس براسامپوئی، مدلی از مو دارد که به وضوح تا شانهها تعریف شده است.»
او اضافه میکند: «دیگر تندیسهای ونوس هم موهایی دارند که یا حالتدار شده یا دستکم خوابانده شدهاند.» و بله، این مدلهای مو احتمالاً شکلی از ابراز سلیقهی زیباییشناسی یا حتی مد بودهاند: «باستانشناسان پیشنهاد دادهاند که در میان تندیسهای ونوس، سبکهای محلی وجود داشته است؛ این سبکها میتوانند هم تفاوتهای موجود در سنتهای هنری محلی را بازتاب دهند، و هم تفاوت در مدلهای موی محلی و دیگر عناصر تزئینات شخصی را نشان دهند.»
پس برخلاف تصویر ذهنی رایجی که از مردان و زنان غارنشین با موهای ژولیده و ریشهای گرهخورده داریم، به نظر میرسد که نیاکان اولیه ما بسیار آراستهتر از آن چیزی بودهاند که تصور میکنیم. اما سؤال اصلی اینجاست: وقتی هنوز ابزارهایی مانند تیغ و قیچی فلزی وجود نداشت، این افراد چگونه موفق به این کار میشدند؟
پس چطور این کار را کردند؟
اگر از یک متخصص دوران پیش از تاریخ بپرسید که نیاکان ما چگونه موها و ریشهای خود را مرتب میکردند، به احتمال زیاد پاسخی سریع خواهد داد: «سؤال خوبیست!»
یونات اِشخار در سال ۲۰۲۴ نوشت: «اینکه انسانها از چه زمانی اصلاح را شروع کردند، چگونه این کار را انجام دادند و اصلاً چرا، هنوز هم موضوعی برای حدس و گمان است. نیاکان ما در آن دوران از مهارتهای فلزکاری بیاطلاع بودند، و این موضوع ساخت ابزارهای سنگی مناسب برای اصلاح را بسیار دشوار میکرد.»
اما اگر یک انسان پشمالوی عصر حجر بخواهد بدون فولاد، آهن یا حتی برنز، از شر ریشش خلاص شود، چه گزینههایی داشت؟ در واقع، بیش از چیزی که تصور میکنید. مثلاً سنگ چخماق (flint) بهدلیل ساختار طبیعیاش بهراحتی قابل تراشیدن به لبههای بسیار تیز است — آنقدر که برخی تیغههای چخماقی تا ضخامت چند مولکول نازک میشدند.
همچنین ابسیدین (نوعی شیشه آتشفشانی) نیز قابل استفاده بود، و میشد تیغههایی بهقدری تیز با آن ساخت که حتی جراحان مدرن گاهی از آن بهره میگیرند. به گفتهی پروفسور لی گرین، رئیس بخش پزشکی خانواده دانشگاه آلبرتا در سال ۲۰۱۵: «بزرگترین مزیت ابسیدین داشتن تیزترین لبهی ممکن است. آسیب بسیار کمی به بافت وارد میکند، روند بهبودی سریعتر است و مهمتر از همه، جای زخم کمتری باقی میگذارد — که در نهایت، بهترین نتیجهی زیبایی را میدهد.»
در میان دیگر گزینههای غیر فلزی که میتوانستند نقش «تیغ اصلاح» را بازی کنند، میتوان به صدفهای دریایی و دندان کوسه اشاره کرد — طبق دایرهالمعارف بریتانیکا، نقش آنها در برخی نقاشیهای غاری به تصویر کشیده شده است. اما تمام این روشها یک ایراد بزرگ داشتند: اگر کسی دلش نخواست هر روز یک تیغ فوقالعاده تیز را به صورتش بکشد، چه میشد؟
اما همانطور که ضربالمثل میگوید، بیش از یک راه برای تراشیدن گربه وجود دارد! برخی پژوهشگران باور دارند که انسانهای نخستین برای خلاص شدن از موی صورت به روشهایی بسیار دردناکتر — اما مؤثرتر — متوسل میشدند. بهگفتهی اشخار: «محمد بن ادریس شافعی، فقیه و فیلسوف مسلمان قرن هشتم، نقل میکند که قبیلهای کوچنشین در نواحی کوهستانی، موی صورت خود را با ابزاری شبیه به موچین، دانهدانه میکندند.» او میافزاید: «ممکن است انسانهای نخستین نیز از روشهایی مشابه استفاده کرده باشند و در نتیجه، نیازی به تیغههای فوقالعاده تیز نداشتهاند.»
اشخار کاملاً منطقی مینویسد: «این تجربه چندان لذتبخش نمیبود، اما در آن دوران شاید تنها راه رسیدن به صورتی صاف همین بود.»
و نیاکان جسورتر، احتمالاً به روشهای پیشرفتهتری روی میآوردند: کوتاه کردن موها با آتش. این تکنیکی بود که برای آن زمان بسیار “هایتک” به حساب میآمد، و امروزه بیشتر در آرایشگاهها برای نمایش و اجراهای نمایشی دیده میشود.
یک مسئله پیچیده
یعنی، با وجود نبودن تیغهای ایمن برای اصلاح، عادات بهداشتی و آراستگی نیاکان ما در دوران پارینهسنگی احتمالاً از آنچه تصور میکنیم آشناتر بوده است. اما در مورد همه این مطالب، باید یک «اما»ی بزرگ را در نظر داشته باشیم: ما در مورد هیچکدام از آنها با اطمینان کامل نمیدانیم.
جودیت برمن تأکید میکند: «هیچ تصویر بصری از سوی نئاندرتالها یا درباره نئاندرتالها وجود ندارد که خود آنها خلق کرده باشند» و میافزاید: «استخوانهای باقیمانده […] اطلاعاتی دربارهی اینکه یک فرد چگونه موهایش را شانه میکرده، چه لباسی میپوشیده یا آیا خالکوبی داشته یا نه، به ما نمیدهند؛ حتی درباره رنگ پوست یا مو نیز چیزی نمیگویند.»
حتی تصاویری که در اختیار داریم — مانند تندیسهای ونوس یا نقاشیهای دیواری غارها — نیز بسیار مبهماند. برمن هشدار میدهد: «ما هیچ راهی برای درک اینکه هدف خالقان این تصاویر چه بوده نداریم؛ مثلاً نمیتوانیم بگوییم این تصاویر بازنمایی واقعی انسانهای معاصر آن دوران هستند یا به دلیل خاصی، مثل اهمیت آیینی، ثبت شدهاند.»
با این حال، این بهترین تفسیری است که میتوانیم با اطلاعات موجود ارائه دهیم. و وقتی پای تاریخ باستان یا دوران پیشاتاریخ در میان باشد، گاهی چارهای جز قانع شدن به همین مقدار نداریم.
نظرات کاربران