میراث فرهنگی، نهتنها گنجینهای از تاریخ، هنر و تمدن گذشتگان است، بلکه پایههای هویتی و معنوی جامعه امروز را نیز شکل میدهد. حفاظت از این میراث، مسئولیتی همگانی است که بدون مشارکت فعال و آگاهانه مردم، ناکارآمد خواهد بود.
مجله اینترنتی باستان شناس : در این میان، فرهنگسازی بهعنوان یک راهبرد بنیادین، میتواند بستری مناسب برای تحقق حفاظت پایدار از میراث فرهنگی فراهم آورد. در این مقاله، ابعاد مختلف نقش فرهنگسازی در این مسیر بررسی میشود.
آنچه در این مقاله می خوانید
- ۱. ایجاد آگاهی عمومی و آموزش نسلهای آینده
- ۲. تبدیل مردم به محافظان فعال
- ۳. مقابله با رفتارهای مخرب و ناهنجاریهای رایج
- ۴. تقویت حس تعلق و هویت فرهنگی
- ۵. افزایش مطالبهگری فرهنگی
- ۶. مشارکت در روایتگری و مستندسازی
- ۷. بسترسازی برای گردشگری فرهنگی پایدار
- نتیجهگیری
۱. ایجاد آگاهی عمومی و آموزش نسلهای آینده
فرهنگسازی نخست با آموزش و آگاهسازی آغاز میشود. بسیاری از آسیبهایی که به میراث فرهنگی وارد میشود، ناشی از ناآگاهی عمومی نسبت به ارزشها، قوانین و حساسیتهای مربوط به این آثار است. آشنایی با مفاهیمی همچون میراث ملموس و ناملموس، اهمیت آثار باستانی، نقش آنها در هویت ملی، و خطرات تهدیدکننده، میتواند در قالبهای گوناگون مانند آموزش رسمی در مدارس، برنامههای تلویزیونی، محتواهای مجازی و کارگاههای آموزشی به جامعه منتقل شود.
مثال: گنجاندن درسهایی در کتابهای درسی مدارس درباره بناهای تاریخی محلی و شیوهی نگهداری از آنها.
مطالب پیشنهادی
۲. تبدیل مردم به محافظان فعال
با فرهنگسازی، مردم از حالت تماشاگر به بازیگر تبدیل میشوند. اگر جامعه بداند که میراث فرهنگی سرمایهی مشترک همهی شهروندان است، در حفاظت از آن فعالانه مشارکت میکند؛ مثلاً با گزارش تخریبها، جلوگیری از حفاریهای غیرمجاز، و حتی مشارکت در برنامههای مردمی مرمت و پاکسازی.
مردم محلی در بسیاری از کشورها بهصورت داوطلبانه از محوطههای تاریخی مراقبت میکنند، چون آنها را بخشی از هویت خود میدانند.
۳. مقابله با رفتارهای مخرب و ناهنجاریهای رایج
رفتارهایی مانند یادگارینویسی بر دیوار بناهای تاریخی، شکستن یا جابجایی اشیای باستانی، نشستن بر ستونهای باستانی، یا رها کردن زباله در محوطهها، غالباً از روی بیاطلاعی یا بیتفاوتی انجام میشود. فرهنگسازی میتواند این رفتارهای ناهنجار را کاهش داده و به جای آنها، رفتارهای مسئولانه و مراقبانه جایگزین کند.
ایجاد کمپینهای اجتماعی با پیامهای ساده و تأثیرگذار در فضای عمومی و مجازی نقش کلیدی در این زمینه دارد.
۴. تقویت حس تعلق و هویت فرهنگی
یکی از نتایج مهم فرهنگسازی، ایجاد حس تعلق به میراث فرهنگی است. هنگامی که افراد باور داشته باشند که آثار تاریخی بخشی از وجود و هویت آنان هستند، بهطور طبیعی تمایل بیشتری برای نگهداری و حمایت از آنها خواهند داشت. این حس تعلق باعث میشود میراث فرهنگی صرفاً امری دولتی تلقی نشود، بلکه موضوعی عمومی و جمعی باشد.
مثال: بازدید از مکانهای تاریخی خانوادگی و آموزش ارزش آنها به فرزندان، در بلندمدت فرهنگ حفاظت را نهادینه میکند.
۵. افزایش مطالبهگری فرهنگی
یک جامعه آگاه، جامعهای مطالبهگر است. مردم با درک اهمیت میراث فرهنگی، از مسئولان توقع توجه، بودجه، قوانین حمایتی، و شفافیت در برنامههای مرمت و حفاظت دارند. این مطالبهگری به بهبود سیاستگذاریها و مقابله با بیتوجهیها یا فسادهای احتمالی در حوزه میراث فرهنگی کمک میکند.
۶. مشارکت در روایتگری و مستندسازی
در دنیای امروز، روایتگری فرهنگی نقش بزرگی در حفظ میراث دارد. فرهنگسازی باعث میشود که مردم عادی نیز در مستندسازی، عکاسی، تولید محتوا، و روایت داستانهای بومی مشارکت کنند. این محتواها، نهتنها به انتقال بیننسلی کمک میکنند، بلکه جامعه جهانی را نیز با گنجینههای فرهنگی ایران و دیگر کشورها آشنا میسازند.
شبکههای اجتماعی، بستری مؤثر برای مشارکت مردمی در معرفی و حفظ میراث فرهنگیاند.
۷. بسترسازی برای گردشگری فرهنگی پایدار
گردشگری فرهنگی زمانی پایدار و مفید خواهد بود که همراه با احترام و آگاهی نسبت به آثار باشد. فرهنگسازی میتواند از یک سو بازدیدکنندگان داخلی و خارجی را به رفتار مناسب و مسئولانه هدایت کند، و از سوی دیگر جوامع محلی را برای مدیریت صحیح گردشگری آماده سازد تا از تخریب منابع فرهنگی جلوگیری شود.
نتیجهگیری
فرهنگسازی، قلب تپندهی حفاظت از میراث فرهنگی است. این فرآیند اگرچه زمانبر و نیازمند برنامهریزی گسترده است، اما تنها راه ماندگار برای حفاظت از هویت تاریخی و فرهنگی یک ملت محسوب میشود. حفاظت از میراث، با قانون و فناوری ممکن است، اما تنها با فرهنگ عمومی آگاه و مسئول است که پایدار خواهد ماند.
نظرات کاربران