جواهرساز این دستبند، اردکها را بهعنوان نقشهای انتهایی برگزیده و آنها را با حلقهای نسبتاً سنگین و قابل گشودن ترکیب کرده است. اردکها بهطور جداگانه ساخته شدهاند و تمامی پرها و چشمها در اصل با تزیینات موزاییکی (اینله) مشخص میشدهاند. منقارهای اردکها باقی نمانده است. پرندگان بر یک حلقهی لولهای و ضخیم واحد نصب شدهاند که در محل اتصال میان اردکها در گذشته دارای تزیینات رنگین بوده است. استفاده از اینلههای رنگی برای جزئیات پرها، نشانهای از گرایشهای مصریمآب در صنعتگری هخامنشی است. هرچند میدانیم «شاهان بزرگ» از صنعتگران مصری بهره میبردهاند، اما بهکارگیری این تکنیک الزاماً به معنای مصری بودن جواهرساز نیست، زیرا این شیوه بهطور گسترده در آثار کاملاً هخامنشی نیز دیده میشود.

انتخاب حیوان نیز جالب توجه است، زیرا اردکها در میان جانوران بهکاررفته بر دستبندها یا گردنبندهای هخامنشی نادرند . باید یادآور شد که این نقش استثنایی در دستکم سه دستبند موجود در مجموعهی موزه میهو بهکار رفته است و همهی این قطعات ظاهری نسبتاً سنگین دارند، در حالیکه جواهرسازان هخامنشی معمولاً طرحهای باریکتر و ظریفتر را ترجیح میدادند. همهی این ویژگیها تصویری چشمگیر و قابل توجه پدید میآورد که درک ما از جواهرات خاور نزدیک را بهطور قابل ملاحظهای گسترش میدهد.

هرچند جزئیاتی مانند سرهای برگشتهی پرندگان یا نمایش کامل حیوانات بهجای صرفاً سرها یا پیشتنهها (پروتومها) بازتابی از سنتهای هخامنشی است، اما پرداخت طبیعیگرایانه و رنگآمیزی پرها بههیچوجه با معیارهای تزئینی هنر هخامنشی سازگار نیست. البته استثناها همواره ممکناند، اما باید توجه داشت که ایدهی تقسیم عمودی دستبند میان دو پرندهی نشسته یادآور دستبندهای هلنیستی قرن دوم پیش از میلاد است که به سبک کاملاً یونانی ساخته میشدند.

این قطعه شاید نشان دهد که مفهوم هلنیستی از نمونههای بسیار قدیمیتر هخامنشی سرچشمه گرفته است، اما بهطور کلی نمیتوان احتمال داد که این دستبند و دستبند های دیگر مجموعه در واقع متعلق به گروهی از آثار «هخامنشیمآب» باشند که بهشدت بر سنتهای هخامنشی تکیه دارند، ولی پس از فروپاشی امپراتوری هخامنشی ساخته شدهاند.
نظرات کاربران