به گزارش خبرنگار مهر؛ در بحبوحه تحولات پرشتاب حوزه هوش مصنوعی و فناوری رباتیک، رقابت میان چین و ایالات متحده آمریکا بر سر سلطه بر صنعت رباتهای انساننما به یکی از اصلیترین صحنههای تقابل فناورانه قرن بیستویکم بدل شده است. این رقابت، فراتر از بعد فنی، ابعاد اقتصادی، راهبردی و ژئوپلیتیکی را نیز در بر میگیرد.
دولت چین با تکیه بر شبکه گسترده تولیدکنندگان داخلی، زیرساختهای صنعتی پیشرفته و برنامهریزیهای بلندمدت دولت مرکزی، توانسته است مسیر جهش در صنعت رباتیک انساننما را برای فعالان این حوزه هموار سازد. سرمایهگذاری در زیرساخت داده، تسهیل دسترسی به محیطهای عملیاتی واقعی و ادغام هوش مصنوعی با سامانههای رباتیک، از عوامل شتابدهنده به این روند محسوب میشوند. افزون بر این، چالشهای جمعیتی مانند پیری جمعیت و کاهش نرخ زاد و ولد در میان شهروندان چین، انگیزهای مضاعف برای استفاده از رباتهای انساننما در حوزههای مختلف ایجاد کرده است.
در سوی مقابل، ایالات متحده با تکیه بر شرکتهای پیشگام فناوری و تمرکز بر نوآوری نرمافزاری و الگوریتمهای پیشرفته، تلاش میکند موقعیت پیشرو خود را در این زمینه حفظ کند. شرکتهایی نظیر تسلا، بوستون داینامیکس و «OpenAI» در خط مقدم توسعه این فناوری قرار دارند. با این حال، چالشهایی نظیر اتکا به زنجیرههای تأمین خارجی و فقدان استراتژی صنعتی متمرکز، روند مقیاسپذیری این فناوری را در آمریکا کندتر از گذشته ساختهاند.
خبرنگار مهر در این نوشتار کوتاه با هدف بررسی ابعاد مختلف این رقابت فناورانه، از زیرساخت داده و مزیتهای سختافزاری گرفته تا پیامدهای اجتماعی و سیاستگذاری، به واکاوی مؤلفههای اصلی قدرت طرفین در این صنعت میپردازد.
رباتهای انساننما به مثابه یک انقلاب صنعتی نوین
رباتهای انساننما، ترکیبی از فناوریهای پیشرفته در حوزه حسگرها، بینایی ماشین، پردازش زبان طبیعی و یادگیری عمیق هستند که بهسرعت در حوزههای تولید، خدمات، مراقبت و آموزش نفوذ کردهاند. این رباتها میتوانند بهصورت مؤثر با انسانها و محیط تعامل داشته باشند و نقشی مهم در بازتعریف بهرهوری، کیفیت خدمات و ساختار مشاغل ایفا کنند.
بر همین اساس، پکن، با برنامهریزی هدفمند، این فناوری را در مرکز راهبرد صنعتی خود قرار داده و آن را ابزاری برای ارتقای موقعیت خود در زنجیره ارزش جهانی تلقی میکند. هدف دولتمردان این کشور آن است که رباتهای انساننما در کنار دیگر فناوریهای تحولآفرین، محرک رشد اقتصادی پایدار در دهههای آینده و یکی از محورهای رقابت جهانی چین با ایالات متحده آمریکا باشند.
زیرساخت داده و آموزش مدلهای هوش مصنوعی تجسمیافته (Embodied AI)
یکی از مهمترین تمایزات برنامه توسعه رباتهای انساننمای چین نسبت به آمریکا، درک زودهنگام اهمیت دادههای فیزیکی و عملیاتی برای آموزش مدلهای هوش مصنوعی تجسمیافته است. در حالی که مدلهای زبانی برای توسعه به دادههای متنی متکی هستند، مدلهای هوش مصنوعی تجسمیافته به دادههای چندوجهی از تعامل فیزیکی شامل حرکت، لمس، بینایی، شنیدار و واکنشهای انسانی نیاز دارند.
کشور چین با تأسیس مراکزی مانند «AgiBot» در شهر شانگهای که در آن صدها ربات تحت نظارت انسانی به اجرای وظایف واقعی مشغول هستند، توانسته زیرساختی بیسابقه برای تولید دادههای غنی جهت آموزش رباتهای انساننما فراهم آورد. این دادهها به مدلهایی آموزش میدهند که بتوانند در شرایط واقعی عمل کنند و کارآمدیشان صرفاً در آزمایشگاه مورد مطالعه قرار نگیرد. علاوه بر این مراکز آموزشی، شبکهای از کارخانهها، مدارس، بیمارستانها و خانههای سالمندان نیز بهعنوان میدانهای واقعی برای یادگیری و آزمون عملکرد رباتها در چین مورد استفاده قرار میگیرد.
برتری سختافزاری و زنجیره تأمین داخلی
به عقیده بسیاری از تحلیلگران، تسلط چین بر زنجیره تأمین سختافزار، برگ برندهای در این رقابت فناورانه به شمار میرود. طبق گزارش مؤسه سرمایهگذاری مورگان استنلی، چین بیش از ۹۰ درصد از قطعات مورد نیاز برای ساخت رباتهای انساننما را در داخل کشور تولید میکند؛ این قطعات شامل موتورها، سنسورها، محرکها و پردازندهها میشوند.
علاوه بر این، وجود پارکهای صنعتی تخصصی، ظرفیت بالای تولید و دسترسی به مواد اولیه، باعث شده است که چین بتواند با هزینهای بسیار پایینتر از آمریکا رباتهای انساننما تولید کند. پیشبینیهای متخصصان حاکی از آن است که هزینه ساخت یک ربات انساننما در چین تا سال ۲۰۳۰ به ۱۷ هزار دلار کاهش مییابد؛ رقمی که بهمراتب پایینتر از مدلهایی نظیر «Optimus»، متعلق به شرکت تسلا خواهد بود.
حمایت گسترده دولتی و سرمایهگذاری عمومی
زیست بوم فناوری چین، برخلاف کشورهای غربی که به بازار آزاد و سرمایهگذاری خصوصی متکی هستند، از الگوی توسعه دولتمحور بهره میبرد. از همین روی، دولت چین، حوزه رباتیک انساننما را بخشی از راهبرد «ساخت چین ۲۰۲۵» (Made In China 2025) میداند و در این راستا، بیش از ۲۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری کرده است.
از سوی دیگر، دولت این کشور در شهرهایی چون پکن، شنژن و ووهان، صندوقهای دولتی، مشوقهای مالیاتی، تسهیلات بیمهای و مجوزهای سریع برای استارتاپهای فعال در حوزه رباتیک فراهم نموده است. افزون بر این، دولت با انجام خریدهای عمده از شرکتهای فناوری این حوزه و استفاده از آنها در بخشهای خدمات عمومی، به ایجاد تقاضای اولیه و شکلدهی بازار کمک میکند.
کاربردهای واقعی رباتیک و تمرکز بر صنایع خاص
دادههای آماری نشان میدهد که چین در بهرهبرداری عملیاتی از رباتهای انساننما نیز یکی از بازیگران پیشرو جهانی به شمار میرود. از همین روی، رباتهای انساننمای چینی در حوزههایی چون خطوط مونتاژ خودروسازی، بازرسی کیفی، انبارداری و حمل مواد، در حال جایگزینی نیروی انسانی هستند. همچنین شرکتهایی نظیر «MagicLab» با ترکیب سختافزار بومی و مدلهای پیشرفته نظیر هوش مصنوعی دیپ سیک، توانستهاند راهکارهای عملیاتی قابل اتکا برای کاربردیسازی این فناوری ارائه دهند.
علاوه بر این، در حوزه خدمات نیز استفاده از رباتهای چینی در مراقبت از سالمندان، کمک به افراد دارای معلولیت، آموزش در مدارس ابتدایی و حتی خدمات شهری مانند نظافت عمومی در حال گسترش است. در چنین شرایطی، تمرکز دولت چین بر موارد کاربردی مشخص، امکان بازخوردگیری سریع و بهینهسازی عملکرد رباتها را فراهم کرده است.
ابعاد اجتماعی و دغدغههای اشتغال
بر اساس گزارشهای منتشر شده، با وجود فرصتهای بیشمار این فناوری برای تسهیل رشد اقتصادی چین، توسعه رباتهای انساننما نگرانیهایی در زمینه اشتغال به همراه داشته است. به همین ترتیب و با توجه به اشتغال حدود ۱۲۳ میلیون نفر در صنایع تولیدی چین، جایگزینی نیروی انسانی با رباتها میتواند پیامدهای مهمی برای بازار کار و نظام رفاهی به همراه داشته باشد.
از همین روی، برخی کارشناسان رشته سیاستگذاری چین در واکنش به نگرانیهای موجود، پیشنهادهایی چون بیمه بیکاری مرتبط با اتوماسیون، الزام به مهارت آموزی کارکنان و اخذ مالیات بر استفاده گسترده از رباتها را مطرح کردهاند. در مقابل، دولت چین معتقد است که در بلندمدت، مشاغل جدیدی در حوزه طراحی، نگهداری و برنامهنویسی رباتها ایجاد خواهد شد و باید با ایجاد مراکز آموزش نیروی انسانی و فرایند تطبیق مهارت، این گذار را مدیریت کرد.
مقایسه رویکرد چین با آمریکا و افق رقابت در حوزه رباتهای انساننما
به گواه آمار و گزارشهای جهانی از جمله شاخص هوش مصنوعی استنفورد ۲۰۲۵، ایالات متحده آمریکا همچنان در حوزه طراحی الگوریتمها، معماریهای یادگیری و مدلسازی نرمافزاری هوش مصنوعی پیشتاز است. اکوسیستم نوآوری دانشگاهی، سرمایهگذاری خطر پذیر و حفاظت قوی از مالکیت فکری، این کشور را در خط مقدم توسعه نظری فناوری مذکور حفظ کرده؛ اما مواردی چون ضعف در زنجیره تأمین، هزینههای بالای نیروی کار و ناهماهنگی سیاستگذاری، سبب کندی روند تجاریسازی رباتها را در این کشور شده است.
در سوی دیگر میدان رقابت، چین با مزیت هزینههای پایین، حمایت نهادی و یکپارچگی در سیاستگذاری صنعتی، در حال گسترش سریع سهم خود از بازار جهانی صنعت رباتیک است. به باور بسیاری از کارشناسان، اگر این روند بهویژه در بازارهای نوظهور، ادامه یابد، چین میتواند حتی به مرجع تعیین استانداردهای جهانی در رباتیک انساننما تبدیل شود.
جمعبندی
رقابت چین و آمریکا در حوزه رباتیک انساننما، نمادی از کشاکش ژئوپلیتیکی و صنعتی در قرن جدید است. دولت چین در این مسابقه نفسگیر با ترکیب قدرت سختافزاری، زیرساخت داده، سرمایهگذاری دولتی و تولید انبوه، در مسیر تبدیل شدن به بازیگر اصلی این صنعت قرار گرفته است. در مقابل، به اذعان بسیاری از کارشناسان غربی، آمریکا اگرچه در نوآوری نرمافزاری پیشتاز است، اما بدون اصلاح سیاستهای صنعتی و تقویت زیرساخت تولید، ممکن است سهم خود را در بازار جهانی از دست بدهد.
در نهایت، به نظر میرسد این رقابت تنها بر سر تولید فناوری نیست، بلکه درباره تعیین چارچوبهای اخلاقی، مقررات بینالمللی و شکلدهی آینده تعامل انسان و ماشین نیز هست. به عبارت دیگر، سرنوشت این رقابت میتواند چهره اقتصاد، فرهنگ و سیاست جهانی در دهههای آینده را تغییر دهد.
نظرات کاربران